جدول جو
جدول جو

معنی فن و فن - جستجوی لغت در جدول جو

فن و فن
(فِنْ نُ فِن ن / فِ)
آوازی که از بینی به هنگام گرفتگی آن و زکام برآید. (فرهنگ فارسی معین). فن فن.
- فن و فن کردن. رجوع به این ماده شود
لغت نامه دهخدا
فن و فن
آوازی که از بینی بهنگام گرفتگی آن و حالت زکام برآید
تصویری از فن و فن
تصویر فن و فن
فرهنگ لغت هوشیار
فن و فن
((فِ نُّ فِ))
صدای بینی در حالت گرفتگی و ذکام
تصویری از فن و فن
تصویر فن و فن
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از فن وفن
تصویر فن وفن
صدایی که هنگام گرفتگی بینی از آن بیرون می آید
فرهنگ فارسی عمید
(دُ بِ هََ زَ دَ)
آواز دادن بینی به هنگام گرفتگی آن و حالت زکام. (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
(فِشْ شُ فِ)
فش فش. حکایت آواز شاشیدن. (یادداشت بخط مؤلف). صدای پاشیدن مایعات بر زمین. رجوع به فش فش شود
لغت نامه دهخدا
(فِ فِ)
حکایت صوت بینی در حالت زکام. (یادداشت مؤلف). رجوع به فن و فن شود
لغت نامه دهخدا
(هَِ نْ نُ هَِ ن ن)
کنایه از نفس نفس زدن حاصل از خستگی و یا بیماری است
لغت نامه دهخدا
(فِغْ غُ فِغ غ)
رجوع به فغفغ کردن شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از فن فن
تصویر فن فن
حکایت صوت بینی در حالت زکام
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هن و هن
تصویر هن و هن
بزحمت نفس کشیدن بر اثر خستگی و تلاش بسیار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از من و من
تصویر من و من
سخن جویده جویده و تو دماغی تانی و درنگ بسیار در سخن گفتن: (شنوندگان او یعنی سید میران و هما از من منهای نا مفهومش رو هم رفته چیزهایی که باید بفهمند فهمیدند.) (شام. 363)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کفن و دفن
تصویر کفن و دفن
((کَ نُ دَ))
مرده را کفن کردن و به خاک سپردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از هن و هن
تصویر هن و هن
((هِ نُ هِ))
نفس نفس زدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از فوت و فن
تصویر فوت و فن
((فو تُ فَ نّ))
چم و خم کار، راز و رمز کار
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دفن و کفن
تصویر دفن و کفن
خاکسپاری
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از کفن و دفن
تصویر کفن و دفن
خاکسپاری
فرهنگ واژه فارسی سره